عبادت علی بن ابی طالب علیه السلام

مقدمه:

از برترین امتیازات امیرمؤمنان علیه السلام که تمام صفات برتر او به نحوی از آن سرچشمه می گیرد، عبادت و بندگی اوست. او عابد شب و شیر دلاور روز بود که هرگز از عبادت و بندگی خدا خسته نشد. او در مرکز عبادت، یعنی کعبه به دنیا آمد و در حال نماز، در محراب عبادت مجروح گشت و با آن جراحت به شهادت رسید.

(بیشتر…)

اخلاص و امیر علیه السلام

مقدمه:

علی (ع) نور خداست . همان طوری که قرآن دارای محکمات و متشابهات می باشد و آیات متشابه آن باید در کنار آیات محکم معنا و تفسیر و تحلیل شود; هم چنین است زندگی امام علی (ع)، که زندگی امام از محکمات و متشابهات برخوردار است و در تحلیل و تفسیر شخصیت امام، باید متشابهات را به کمک محکمات تفسیر کرد .

(بیشتر…)

پدری مؤمن اما مظلوم

بمناسبت شهادت حضرت ابوطالب علیه السلام امام صادق علیه السلام می فرماید: مثل ابی طالب مثل اهل الکهف حین اسروا الایمان و اظهروا الشرک فآتاهم الله اجرهم مرتین; مثل حکایت ابوطالب، مثل اصحاب کهف است که ایمان خود را مخفی کردند و اظهار شرک نمودند، پس خداوند اجر و پاداش Read more…

شهادت امام کاظم علیه السلام

بسم الله الرحمن الرحیم

پیشگفتار

انتم الصراط الاقوم و السبیل الاعظم و شهداء دار الفناء و شفعاء دار البقاء (۱).

همه ائمه اطهار علیهم السلام به استثنای وجود مقدس حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه که در قید حیات هستند،شهید از دنیا رفته اند،هیچ کدام از آنها با مرگ طبیعی و با اجل طبیعی و یا با یک بیماری عادی از دنیا نرفته اند،و این یکی از مفاخر بزرگ آنهاست.اولا خودشان همیشه آرزوی شهادت در راه خدا را داشتند که ما مضمون آن را در دعاهایی که آنها به ما تعلیم داده اند و خودشان می خوانده اند می بینیم.علی علیه السلام می فرمود:من تنفر دارم از اینکه در بستر بمیرم،هزار ضربت شمشیر بر من وارد بشود بهتر است از این که آرام در بستر بمیرم.و ما هم در دعاها و زیاراتی که آنها را زیارت می کنیم یکی از فضائل آنان را که یادآوری می کنیم همین است که آنها از زمره شهدا هستند و شهید از دنیا رفته اند.جمله ای که در آغاز سخنم خواندم از زیارت جامعه کبیره است که می خوانیم:«انتم الصراط الاقوم و السبیل الاعظم و شهداء دار الفناء و شفعاء دار البقاء»شما راست ترین راهها و بزرگترین شاهراهها هستید.شما شهیدان این جهان و شفیعان آن جهانید.

(بیشتر…)

“فرقه واقفه” و سابقه ایدئولوژی آنها

مقدّمه

هدف از این تحقیق، بررسی شکافی است که پس از شهادت امام موسی کاظم(ع) (م۷۹۹م/ ۱۸۳ ق) در میان شیعیان امامی ایجاد شد. بزرگ ترین شکاف توسط کسانی که «واقفه» خوانده می شدند، ایجاد شد و علی رغم این واقعیت که شکاف یاد شده به دلیل مدّت طولانی و ابعاد کاملاً جدّی اش یکی از حوادث مهم در تاریخ امامیه بود، هنوز هیچ کار دانشگاهی جامعی به زبان های غربی در مورد آن انجام نشده است.در سال ۱۹۰۸م، آی فرید لاندر در توضیحاتی که درباره ترجمه خود از بخشی از کتاب الفصل ابن حزم درباره فِرَق اسلامی داد، اطّلاعات مختصری درباره واقفه ارائه کرد.۱ شاید راجکفسکی، اوّلین نویسنده ای بود که برخی وقایع تاریخی درباره واقفه رابه رشته تحریر درآورد. او بعد از شرح مختصری درباره گروه های مختلف واقفی، می گوید که احتمالاً اینها گروه های جدای یک فرقه نبودند. آنها تنها عقاید مختلفی در مورد معنای حقیقی غیبت [امام] کاظم(ع) و نقش او درآینده به عنوان قائم، ارائه می کردند.۲ محقّق دیگری که توجّه مختصری به این فرقه نشان داد، مونتگمری وات است. بیشتر اطّلاعاتی که توسط او ارائه شده، از دو منبع اخذ شده است: فرق الشیعه ی نوبختی و الفهرست شیخ طوسی.۳ جاسم حسین، به طور خلاصه، نقش برخی از وکلای [امام [کاظم(ع) را در به وجود آمدن واقفه بیان نمود.۴ ژوزف فان اس، هنگامی که به بررسی رابطه هارون الرشید و شیعه پرداخت، اطّلاعات اندکی در مورد روش وکالتی کاظم(ع) ارائه کرد و تعدادی از احادیث امامی درباره وکلای واقفی او را ذکر کرد.۵

ویلفرد مادلونگ، در نوشته هایش دربارش عقاید شیعیان نخستین درباره «قائم»، اعتقاد واقفیان در زمینه قائم را بررسی کرده است. او تأکید می کند که برخی از عقاید واقفی، بعدها و زمانی که شیعیان اثنا عشری، امام دوازدهم را به عنوان «قائم» اعلام کردند، مورد استفاده آنان قرار گرفت. مادلونگ، همچنین اسامی برخی از دانشمندان واقفی را که مطالبی درباره غیبت نوشته اند، ذکر می کند.۶

(بیشتر…)