حدیث سلسله الذهب در نقل اهل سنت

امام رضا 2سلسله الذهب ، واژه ای است که یادآور ورود امام رضا به نیشابور، و استقبال بی نظیر دانشمندان و محدثین بنام اهل سنت و حدیث « کلمه لا اله الا الله حصنی …» و ثبت آن توسط بیست هزار کاتب و محدِّث و … می باشد.

این رخداد و گزارش آن توسط اهل سنت همانند حاکم نیشابوری (۴۰۵هـ) ابو نَعیم اصفهانی (۴۳۰هـ) ابن حجر هیثمی (۹علیه السلام ۴هـ) و… نشانگر اهمیت و جایگاه ویژه این رخداد و مرجعیت علمی و معنوی امام علی بن موسی الرضا می باشد . نکته قابل ذکر این است که در کتب اهل سنت علاوه بر حدیث سلسله الذهب معروف ، احادیث دیگری نیز از امام رضا نقل کرده اند که امام رضا آن ها را از پدرانشان نقل کرده ولی متن حدیث با حدیث حصن متفاوت است ، به دیگر سخن احادیث سلسله الذهب در کُتُب اهل سنت بسیار است یعنی احادیثی که امام رضا آنها را از پدر و اجداد خود تا رسول الله نقل کرده اند ، بسیار بوده اماآنچه که معروف و مشهور می باشد حدیث سلسله الذهبی است که به حدیث حصن نیز معروف است . در این نوشتار برای اطلاع و آگاهی بیشتر از انعکاس این احادیث در کتب اهل سنت ،اولا حدیث سلسله الذهب معروف نقل و دیدگاه بزرگان اهل سنت درباره این حدیث را ذکر کرده ، ثانیا سایر احادیثی که سند آنها همانند سلسله الذهب می باشد ذکر خواهد شد .

(بیشتر…)

گشت و گذاری در سیره امام رضا علیه السلام

امام و دوستانامام رضا

یکی از بخشهای بسیار آموزنده از سیره و امام رضا علیه السلام روش برخورد با شیعیان و دوستان اهل بیت بوده است. امام در برخورد با دوستان کمال دقت را می نمود و درسهای آموزنده ای برای ما به یادگار گذاشت.

* بزنطی می گوید: من از کسانی بودم که به امامت موسی بن جعفر اعتقاد داشتم ولی درباره امامت حضرت رضا علیه السلامدر حال تردید بودم. نامه ای به حضرت نوشتم و از چند مسئله سؤال کردم ولی مهم ترین مسئله ای که در نظر داشتم بپرسم از یادداشت آن غفلت نمودم. جواب همه ای آن مسائل آمد و در آخر نامه اضافه فرموده بودند که مهمترین مسئله خود را فراموش کرده بودی من به امامت آن مولی معتقد شدم بعد خدمت امامعلیه السلام رسیدم عرض کردم: مایلم مواقعی را که از طرف دشمنان برایم خطری نیست راهنمایی بفرمایید منزل شما بیایم. یک روز نزدیک غروب مرکب سواری خود را برایم فرستاد خدمتش رسیدم نماز مغرب و عشاء را با ایشان خواندم بدون اینکه من تقاضا کنم شروع نمودند از مشکلات مسائل یک یک پرده برداشتن و من یادداشت کردم مدتی از شب گذشت در این موقع رو به غلام نمود و فرمود: همان رختخوابی که خودم می خوابم بیاور تا بزنطی در آن بخوابد. از دلم گذشت که کسی در دنیا مانند من نیست. امامعلیه السلام وسیله خود را برایم فرستاد و خدمتش رسیدم پهلویم نشست سپس این همه درباره ام لطف نمود. امام فرمود: احمد! مبادا افتخار کنی بر دوستان خود به واسطه این کار. صعصعه بن صوحان مریض شد، امیرالمؤمنینعلیه السلام به عیادتش رفت، خیلی نسبت به او لطف نمود. دست مبارک بر پیشانی اش گذاشت. وقتی می خواست حرکت کند فرمود: صعصعه مبادا بر دوستان خود به واسطه این کار من افتخار کنی – فانی انما فعلت جمیع ذلک لانه کان تکلیفا لی – من این کارها را که انجام دادم از این جهت است که وظیفه خود می دانم.[۱]

(بیشتر…)

نماز تراویح از عبادت تا بدعت

واژه «تراویح»

«تراویح» جمع «ترویحه» و معنای اصلی آن، نشستن است. بعدها آن را به نشستن به منظور استراحت پس از چهار رکعت نماز (مستحبی) در ماه رمضان، اطلاق کرده اند و از آن پس به هر چهار رکعت نماز یاد شده، «تراویح» گفته اند. البته مجموعه این نماز را هم که به بیست رکعت میرسد، تراویح میگویند.

۱ کحلانی می نویسد: نامگذاری این نماز به تراویح، شاید مستند به روایتی باشد که بیهقی از عایشه نقل کرده که گفت: «پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) پس از هر چهار رکعت به استراحت میپرداخت.» اگر این حدیث به ثبوت برسد، مستند اصلی است برای نشستن امام در نماز تراویح. ۲

اشکال در روایت همان است که بیهقی بدان اشاره کرده که تنها راوی حدیث «مغیرهبن دیاب» است که مورد تأیید نیست. ۳

نمازهای ماه رمضان در احادیث شیعه و سنی در صحاح و سنن و مدارک و جوامع روایی، روایات بسیاری از پیامبر(صلی الله علیه و آله) و ائمه(علیهم السلام)درباره نافلههای ماه رمضان، اصل مشروعیت، تعداد رکعات و چگونگی آن رسیده است که از مجموع آنها، اصل مشروعیت آن به اجماع و اتّفاق نظریه استفاده می شود. مسأله مورد اختلاف این است که آیا این نافله ها را میتوان به جماعت خواند یا باید فرادی خوانده شود؟ در این تحقیق، به تفصیل در باره این موضوع بحث خواهد شد. در اینجا، به دلیل رعایت اختصار، از کتب اهل سنّت به آنچه بخاری آورده و از کتب امامیه به آنچه شیخ طوسی در تهذیب نقل کرده است بسنده می کنیم. و در پانوشت ها به دیگر مصادر روایی که احادیث مربوط را ثبت کرده است، اشاره می کنیم:

(بیشتر…)

دختری در شام ۳

«کوته مقاله»52

عنوان : دختری در شام

بخش : سوم

در بخشهای گذشته پیرامون ولادت و نام گذاری دختر سه یا پنج ساله حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام که در شام و در اسارت به شهادت رسیدند گفتگو کردیم. در این جلسه ابتدا اندکی پیرامون نام رقیه و سپس به جنبه های دیگر شناساندن این بزرگ پرچمدار اسارت و شجاعت خواهیم پرداخت.

نام رقیه در تاریخ:

این نام ویژه تاریخ اسلام نیست، بلکه پیش از ظهور پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) نیز این نام در جزیره العرب رواج داشته است. به عنوان نمونه، نام یکی از دختران هاشم (نیای دوم پیامبر (صلی الله علیه وآله)) رقیه بود که عمه حضرت عبداللّه ، پدر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) به شمار می آید.(۱)

  (بیشتر…)

دختری در شام ۲

«کوته مقاله»52

عنوان : دختری در شام

بخش : دوم

در شماره نخست «دختری در شام » کوتاه به نام یکی از دختران حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام که در شام مدفون است ، پرداختیم. اما از آنجایی که این کودک ، مورد توجه ویژه از طرف اهل بیت معصوم و شیعیان بوده و هست ، در این قسمت به شرح مختصری از میلاد ایشان می پردازیم.

در واپسین سال های عمر معاویه، روزگاری که زیاده خواهی های او سایه ای سنگین از فساد و تباهی بر جامعه مسلمین انداخته بود، تولد نوزادی دختر به نام رقیه (علیهاالسلام) شادی و شعف را به خانه گلین و ساده امام حسین (علیه السلام) فرا خواند و اشک شوق را مهمان نگاه های منتظر کرد و امام، آرامش کوتاه و زودگذری در سایه خرسندی از مولود خجسته خود پیدا کرد و لبخندی از سرور بر چهره خسته و اندوهگین اش از ظلم و جور زمانه نشاند؛ زمانه ای که هتاکی به خاندان پیامبر (صلی الله علیه وآله) و دشنام دادن به امیرالمؤمنین (علیه السلام) سکه رایج شده بود. تزویر و ریاکاری چنان در بافت جامعه نفوذ کرده بود که کسی به چشم های خود نیز اعتماد نداشت. این در حالی بود که سنگینی زخم تمام این معضلات ریشه دار، بر قلب امام وارد می آمد. معاویه اما، با همه فریبکاری و نیرنگی که داشت، در برابر فرشته مرگ، بی چاره و ذلیل می نمود و آن گاه که مرگ گریبانش را گرفت، بی هیچ مقاومتی تسلیم شد و پسر می گسار و شهوت پرست او بر اریکه ای که بیست سال، پدرش و دنیا پرستان بر آن رخ ساییده بودند، تکیه زد.

  (بیشتر…)