راهکارهای تربیتی امام حسن عسکری علیه السلام

راهکارهای تربیتی امام حسن عسکری علیه السلام1422448870_vladt-amam-hsn-eskry

عصر خفقان

بنی عباس با شعار حمایت از اهل بیت علیهم السلام و احقاق حق آنان و با استفاده از شرایط خاص موجود، به قدرت رسیدند و در این راستا خون های زیادی به زمین ریخته شد. ابومسلم خراسانی در راه استقرار حکومت عباسیان، تعداد زیادی از مردم را کشت و طبق گفته بعضی مورّخان این تعداد، بالغ بر ششصد هزار نفر بوده است.۱

آنان که با این شعار، به حکومت رسیدند، وقتی به هدف خود نائل شدند، از هیچ جنایتی نسبت به ائمه علیهم السلام و شیعیان فروگزار نکردند.

(بیشتر…)

مواجهه امام باقر علیه السلام با مذاهب انحرافی

مواجهه امام باقر علیه السلام با مذاهب انحرافی1_16

اشاره

پیدایش فرقه های انحرافی، مسئله ای بود که پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم به آن هشدار داده و با تعیین محوریّت امامان معصوم علیهم السلام، برای رفع این خطر اقدام نموده بود. اینک به بعضی از این جریان های فکری منحرف در زمان امام باقرعلیه السلام اشاره می کنیم:

۱. خوارج

خوارج، گرچه پس از جنگ نهروان به شدت تضعیف شدند؛ ولی با گذشت زمان، به تجدید قوا پرداخته، هوادارانی یافته و بعدها به شورش ها و حرکت های اجتماعی دامن زدند.

یکی از میدان های رویارویی امام باقرعلیه السلام با اندیشه های منحرف، موضع گیری های آن حضرت، با مشی خوارج بود.

امام باقرعلیه السلام می فرمود:

به این گروه مارِقه (خوارج) باید گفت: چرا از علی علیه السلام جدا شدید؟ با این که شما مدّتها سر در فرمان او داشتید و در رکابش جنگیدید و نصرت او زمینه تقرّب شما را به خداوند فراهم می آورد.

(بیشتر…)

امام باقر علیه السلام و سیره اقتصادی ایشان

امام باقر علیه السلام و سیره اقتصادی ایشانemam-bagher (6)

در یک نگاه

در امور معیشتی و اقتصادی، «منابع درآمد» و «مصارف آن» از مباحث اصلی می باشد؛ از این رو، زیبنده است این دو موضوع را در زندگی امام محمدباقرعلیه السلام مورد بررسی قرار دهیم.

الف) منابع مالی

منابع پولی و مادّی امام باقرعلیه السلام و دیگر ائمّه معصوم علیهم السلام عبارت بود از:

۱. کار و کوشش (کشاورزی، دامداری، تجارت و کارگری)؛

۲. موقوفات معصومان علیهم السلام؛

۳. هدایای شیعیان و نذورات مردمی؛

۴. خمس.(۱)

امام باقرعلیه السلام پیرامون «خمس» می فرماید:

«لا یحلّ لأحد أن یشتری من الخمس شیئاً حتّی یصل إلینا حقّنا؛ برای احدی جایز نیست که از خمس چیزی را بخرد، مگر اینکه حقّ ما را به ما برساند.»(۲)

با مطالعه زندگی آن حضرت، در می یابیم که امام علیه السلام در کار کشاورزی بسیار کوشا بوده و از نقاط دور و نزدیک – کم و بیش – وجوهات شرعی (خمس) و هدایایی به پیشگاه ایشان تقدیم و ارسال می شد؛ امّا از ناحیه حکومتِ آل مروان و عوامل آن، فشارها و محدودیّت های شدیدی وجود داشت که زندگی امام باقرعلیه السلام، بنی هاشم و شیعیان را در تنگناهای اقتصادی قرار داده بود؛ مثلاً یکی از منابع تأمین زندگی مادّی اهل بیت علیهم السلام، منطقه حاصلخیز و وسیع «فدک» و «موقوفات» پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم و معصومان علیهم السلام بود که از دوره خلافت ابوبکر، تحت تصرّف خلفا و حاکمان ستمگر قرار داشت.

(بیشتر…)

امام کاظم علیه السلام صلابت و مدارا

امام کاظم علیه السلام صلابت و مداراemam-kazem

یکی از بحثهایی که امروزه مورد توجه گروهی از افراد جامعه قرار گرفته، مساله تسامح و تساهل در دین است. این افراد دودسته اند:

الف- مغرضان، کج اندیشان و التقاطی مذهبان که شناخت درستی ازدین نداشته، هرچه به نفع نیات پلید خود باشد، می پذیرند و باسلاح تسامح به جنگ دین می آیند.

ب- متدینان ساده و خوش باور که بدون تامل در گفته های دیگران، اسلام را دین سهل و سمح دانسته، ناخواسته آب در آسیاب دشمن می ریزند; اینان چون متحجران خوارجند که کاغذپاره های برسرنی را اساس قرآن دانستند و در مقابل قرآن ناطق ایستادند.

از آنجا که اگر اسلام از چشمه زلال اهل بیت به ما نرسد نه تنها،شفا بخش نبوده، بلکه سمی مهلک خواهد بود، به نظر می رسد در باره مساله تساهل و تسامح دینی نیز باید به پیشوایان معصوم علیهم السلام پناه برد تا ما را از زلال خویش سیراب سازند. بررسی ابعادمختلف سیره این بزرگواران حدو مرز تساهل و تسامح را به خوبی روشن می سازد. این نوشتار سیره امام موسی بن جعفر(ع)در این باره را به اختصار بررسی می کند.

(بیشتر…)

آموزه هایی از زندگانی امام موسی کاظم علیه السلام

آموزه هایی از زندگانی امام موسی کاظم علیه السلامImam-Kazem-a.12

امام نیکو سیرتان

گاه آدمی پاسخ یک بدی را با مهربانی می دهد و این پاسخ مهرورزانه او سبب تغییر رویه طرف مقابل می شود. امام کاظم «علیه السلام» را به دلیل این ویژگی به چنین لقبی خوانده اند. در مدینه مردی بود که هرگاه امام را می دید زبان به دشنام می گشود. روزی امام به همراه یاران خویش از کنار مزرعه او می گذشتند که او مثل همیشه، ناسزاگویی را آغاز کرد. یاران امام بر آشفتند و از امام خواستند تا آن مرد بد زبان را مورد تعرض قرار دهند. امام به شدّت با این کار مخالفت کرد و آنان را از انجام چنین کاری بازداشت. روز دیگری امام به سراغ مرد رفت تا او را در مزرعه اش ملاقات کند، ولی مرد عرب از کار زشت خود دست بر نداشت و به محض دیدن امام، ناسزا گفت.

(بیشتر…)