روی به رفتن داری
نشستم گوشه خانه؛ حال و حوصله بیرون رفتن ندارم. اصلا بروم بیرون برای چه ؟ وقتی تو نیستی بیرون از خانه هم دلگیرتر از درون خانه و درون دلگیرتر از بیرون. نگاهی به ساعت می اندازم . ۱۲ ظهر رد شده است. و خبری از تو نیست.
انگار امروز بیشتر از هر روز جای خالیت را حس می کنم. میدانی وقتی در جشن تولدت نباشی جشن هم می شود دلگیر. قطره ای خودش را از پشت حصار پلک ها می اندازد بیرون. اما من سریع پاکش می کنم . نمی خواهم روز تولدت هم اشک بریزم.
عکست را بدستم می گیرم. پشتت در عکس است و رو به رفتن داری . انگار همیشه رو به رفتن داری . به کجا ؟ به خوبی نمی دانم .
شاید مدینه !
یا کربلا!
یا نجف !
یا سامرا !
نامت را که پایین عکس طلا کاری شده می بوسم .
السلام علیک یا اباصالح المهدی
درست لبهایم را میگذارم روی کلمه مهدی .
حس نی کنم لبهایم روی دستانت بوسه میزند . چقدر خوش بوست .
و دوباره
و دوباره
دیگر سیلابی راه افتاده از چشمانم . سرم را جدا می کنم از عکس . نگاهم می افتد به تصویر شش گوشه اربابی که تازه گی نصبش کرده ام روی دیوار اتاق .
می خواهم بجایت شمع های کیک تولدت را فوت کنم . چشم هایم را میبندم . باید یک آرزو کنم.
و آرزو می کنم :
اللهم عجل لولیک الفرج
و فوت می کنم. شمعها همه با هم خاموش می شود. هنوز پلکهایم بسته است . بوی سیب و یاس و محمدی می پیچد در فضای شامه ام. بو می کشم . می خواهم یک دل سیر ریه هایم را پر کنم از بوی تو .
تا چشم باز میکنم ، من مانده ام و عکس تو که داری می روی نمی دانم به کجا و تصویر حک شده شش گوشه و کیکی با شمعهای خاموش شده.
این یعنی یک سال دیگر هم نشد که سیصد و چند نفر پیدا شوند برایت تا بیایی.
یعنی هنوز تنهایی ، هنوز منتظر،
ته دلم چقدر از خودم بدم می آید که اینقدر بدم . تصمیم می گیرم . خوب باشم . شاید فقط برای یک لحظه. شاید این بهترین تولد باشد که می توانم به تو ، به بهترین پدردنیا بدهم.
اما فقط یک لحظه.
اسمت برق میزند .
انگار می ایستی . شاید دلت کنی شاد شده از این یک لحظه خوب شدن کوتاهم. یعنی فقط به یک لحظه خوب شدنم هم شاد میشوی و من این همه لحظه شادت نکردم!؟
دلم گرفته. می مانم درون خانه. درون دلگیرترازبیرون و بالعکس. و صدایت می کنم :
این السبب المتصل بین الارض و السما
این معز الاولیاء
این مذل الاعدا
و بازپشت هم تکرار میکنم . بدون وقفه .
_________________________________________________________________________________________
◀بازنشر با ذکر نام نویسنده و منبع بلا مانع است. از اینکه ما را در اشاعه فرهنگ اهل بیت یاری می نمایید ، سپاسگزاریم.
Thank you Sander. Yes, the shooting experience on the M8 would be identical to the M9, but the output would be somewhat cropped (though still wide). On the positive side, you likely di82d#&n17;t have to deal with “red edge” issues or heavy vignetting (I accept these limitations on the M9 and work around them).